انواع روش‌های قیمت‌گذاری

۱ بازديد

یکی از مهم‌ترین مباحث در دنیای بازاریابی و فروش قیمت‌گذاری می‌باشد. قیمت‌گذاری یکی از عواملی می‌باشد که می‌تواند میزان موفقیت یک کسب‌وکار را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار دهد. در حقیقت به فرآیندی که بر اساس آن ارزش کالا و یا خدمات به صورت دستی و یا اتوماتیک مشخص می‌شود قیمت‌گذاری گفته می‌شود. اهمیت قیمت‌گذاری برای یک کسب‌وکار به قدری زیاد است که می‌توان میزان فروش و میزان سود واحدهای اقتصادی را تا حد زیادی تغییر دهد.

اهمیت قیمت‌گذاری

در بین مفاهیم موجود در دنیای بازاریابی مهم‌ترین مبحث قیمت‌گذاری می‌باشد زیرا قیمت تنها عاملی است که به صورت مستقیم باعث کسب درآمد خواهد شد. به عنوان مثال تصور کنید قصد مقایسه 2 محصول مشابه را دارید نخستین عاملی که در این مقایسه مورد توجه قرار می‌گیرد قیمت است.

نخستین عاملی که مورد توجه قرار می‌گیرد قیمت است به طوری که تمامی نگاه‌هایی که روی یک محصول شکل می‌گیرد حول محور قیمت می‌باشد. در حقیقت موضوع قیمت‌گذاری حساس است به این صورت که اگر مرتکب اشتباهی در آن شوید به طور کلی ممکن است باعث نابودی یک محصول، خدمت و یا حتی سود و اعتبار در یک کسب‌وکار شوید.

در مباحث حسابداری خدماتی قیمت‌گذاری تأثیر مهمی دارد از این رو نباید از آن غافل شد. البته لازم به ذکر است که قیمت‌گذاری محصولات در فرآیندهای حسابداری نیز تغییرات مهمی ایجاد می‌کند.

آشنایی با انواع روش‌های قیمت‌گذاری

قبل از این که در رابطه با روش‌های مختلف قیمت‌گذاری بحث کنیم بهتر است ابتدا استراتژی‌های آن را مشخص کنید. انواع روش‌های قیمت‌گذاری توسط استراتژی‌های قیمت‌گذاری و بر اساس چهارچوب مشخص انجام دسته‌بندی می‌شوند. به طور کلی می‌توان گفت برای قیمت‌گذاری سه استراتژی وجود دارد.

قیمت‌گذاری با توجه به قیمت تمام شده

در این استراتژی برای قیمت‌گذاری روش ساده‌ای در پیش گرفته می‌شود. ابتدا باید هزینه‌های تولید را جمع کرده و برای محصول خود سود مشخصی در نظر بگیریم. به طور کلی می‌توان گفت قیمت تعیین شده برای کالا یا خدمات ارائه شده ترکیبی از هزینه‌های آن همراه با سود مشخص شده برای آن است. این استراتژی به عنوان پرکاربردترین استراتژی قیمت‌گذاری شناخته می‌شود و در بسیاری از کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته لازم به ذکر است که در برخی موارد محاسبه هزینه‌ها و قیمت تمام شده محصولات کاری دشوار است از این رو استفاده از نرم‌افزارهای مالی می‌توانند در حل این مسئله تا حد زیادی به شما کمک کنند.

در این استراتژی میزان سود در نظر گرفته شده برای یک محصول با توجه به نرخ بازگشت سرمایه صنعت مورد نظر محاسبه می‌شود. به عنوان مثال در صنعت پوشاک نرخ بازگشت سرمایه 30% است از این رو قیمت کالا مجموع هزینه و 30% بابت نرخ بازگشت سرمایه محاسبه خواهد شد.

اکثر خرده‌فروش‌ها و عمده‌فروشی‌ها از این روش برای قیمت‌گذاری استفاده می‌کنند.

قیمت‌گذاری با توجه به میزان تقاضا

مهم‌ترین عوامل در قیمت‌گذاری وضعیت بازار و میزان تقاضا هستند. میزان تقاضا برای یک محصول ممکن است بر اساس شرایط مختلف متغیر باشد. به عنوان مثال تقاضا برای یک محصول ممکن است به دلیل ارزش خاصی که مشتریان برای محصول مورد نظر قائل هستند و یا عدم آشنایی مشتریان با دیگر محصولات متفاوت باشد.

در اقتصاد کشور ما برای قیمت‌گذاری این روش حاکمیت دارد. در بسیاری از موارد عامل اصلی برای قیمت‌گذاری میزان تقاضا و وضعیت بازار می‌باشند. این روش به طور معمول زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که مشتری نسبت به قیمت زیاد حساس نباشد و یا چاره دیگری غیر از کنار آمدن با قیمت محصول نداشته باشد.

قیمت‌گذاری با توجه به رقابت

در این استراتژی مهم‌ترین عامل در قیمت‌گذاری رقبا هستند. در این روش میزان تقاضای یک محصول و یا هزینه‌های انجام شده برای محصول خاص اهمیت ندارند بلکه روی عامل رقابت تمرکز می‌شود. رقابت یک محصول از لحاظ قیمت با دیگر رقبا در ارزش کالا از نگاه مشتری تأثیر قابل‌توجهی دارد.

در صورت استفاده از استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس رقابت و انتخاب روش قیمت‌گذاری رهبر برای محصول مورد نظر به شرط انجام دادن این کار به روش صحیح می‌تواند باعث افزایش ارزش کالا در ذهن مشتری شود.

نحوه صحیح قیمت‌گذاری

حتی اگر بهترین محصولات و یا خدمات را در سطح جهان در دسترس داشته باشید اما استراتژی و برنامه اجرایی محکم و مناسب با آن را نداشته باشید در کسب‌وکار خود شکست خواهید خورد. لازم به ذکر است که بازاریابی در ایجاد آگاهی از برند، تولید مد، آینده‌نگری و پرورش مشتری نقش اساسی را ایفا می‌کند.

در صورت انتخاب نحوه صحیح قیمت‌گذاری قادر خواهید بود تا اهداف خود را از ذهنیت به واقعیت تبدیل کنید. در صورتی که استراتژی قیمت‌گذاری را اشتباه انتخاب کنید در معرض خطر شکست فوری قرار خواهید گرفت. ایجاد استراتژی مناسب قیمت‌گذاری ممکن است فریبنده باشد. بازاریاب‌ها نقص‌های احتمالی در رابطه با مبحث قیمت‌گذاری را کاهش داده‌اند و روش ساده پنج مرحله‌ای را برای نحوه صحیح قیمت‌گذاری عنوان کرده‌اند:

مرحله اول تعیین اهداف تجاری

در مرحله اول نحوه صحیح قیمت‌گذاری باید اهداف تجاری خود را مشخص کنید. نحوه کسب درآمد تعیین‌کننده همه چیز در رابطه با استراتژی در بازاریابی و فروش شما خواهد بود. اهداف زیر به عنوان تعیین‌کننده مبنای قیمت‌گذاری معرفی شده‌اند:

  • افزایش سودآوری
  • بهبود بخشیدن جریان نقدی
  • نفوذ کردن در بازار
  • بزرگ‌تر کردن سهم خود در بازار
  • افزایش درآمد برای هر مشتری
  • رقابت شدید با رقبا
  • پر کردن ظرفیت و استفاده از منابع
  • معرفی کردن محصول جدید
  • وارد شدن به بخش جدید
  • افزایش چشم‌انداز
  • گسترش آینده محصول

مرحله دوم تجزیه‌وتحلیل دقیق قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری در بازار را باید به صورت دقیق مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهید. نخستین گام باید در اهداف تجاری شما پایه‌گذاری شده باشد. سپس این مرحله تضمین خواهد کرد که استراتژی قیمت‌گذاری مورد نظر شما زمینه بازار را که محصول یا خدمات شما در آن قادر به رقابت خواهند بود را در نظر می‌گیرد. در شرایطی که بازار و محصول شما به دلیل وجود بازیکنان زیاد که محصولات و خدمات مشابه شما را ارائه می‌دهند گسترده شده احتمال رقابت شما روی قیمت وجود خواهد داشت.

برای کسب اطمینان از به دست آمدن حداکثر سود باید برای کاهش هزینه عملیاتی تمامی کارهای ممکن را انجام دهید. در صورت برخورداری از محصول و یا خدمات با ارزش بالا و متفاوت پیشنهاد قیمت‌گذاری برتر به شما باعث خواهد شد تا خود را به شکل متفاوت از بازاریابی هدفمند ارائه دهید. در صورت برخورداری از محصول برتر توانایی شما در تأکید روی بازاریابی با کیفیت بالا و ارائه خدمات به مشتری از اهمیت قابل توجهی برخوردار می‌باشد.

مرحله سوم قیمت‌گذاری تجزیه‌وتحلیل مخاطب مورد نظر

در مرحله سوم باید مخاطب مورد نظر خود را تجزیه‌وتحلیل کنید. این مراحل به شما این امکان را می‌دهند تا پاسخ مناسبی برای سؤال‌های چرا، چه چیزی و چگونه مشتریان بر اساس نیازهای فوری و خاص خود از محصولات و یا خدمات شما استفاده می‌کنند بیابید. همچنین شما باید به دنبال پاسخ منطقی و مناسب برای این سؤال باشید: از محصول شما چه چیزی درک شده است و ارزش واقعی محصولات یا خدمات مورد نظر مشتری چیست؟ با چه وظایفی روبرو هستید؟ چگونه محصول و یا خدمات من درد ناشی از این کار را کاهش می‌دهد؟ مشتری من چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا باید با استفاده از محصول یا خدمات من سود کسب شود؟ دقت کنید که نوع قیمت‌گذاری و کمپین‌های تبلیغاتی شما باید با یکدیگر مطابقت داشته باشند زیرا مشتری شما محصول را می‌خرد. در صورتی که شما بهترین محصول را دارید که به صورت منحصربه‌فرد قادر به برآورده ساختن نیاز فوری مشتریان شما می‌باشد بهترین استراتژی قیمت‌گذاری حق بیمه مبتنی بر ارزش خواهد بود. تبلیغات زیاد و هزینه‌های ارزان ممکن است مشتری را گیج کند و در نهایت باعث خواهد شد تا ارزش محصول و خدمات شما کاهش یابد و حاشیه سود شما را کوچک خواهد کرد.

مرحله چهارم نمایه کردن منظره رقابتی

شما باید منظره رقابتی خود را نمایه سازید. این مبحث که آیا ارائه‌دهنده کم‌هزینه و یا فروشنده متمایز هستید نوع قیمت‌گذاری شما را مشخص خواهد ساخت و این استراتژی قیمت‌گذاری قیمت رقبای شما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. برای رقبای مستقیم و غیرمستقیم رویکرد زیر پیشنهاد می‌شود.

ابتدا سه رقیب مستقیم را شناسایی کنید. ساختار قیمت‌گذاری آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهید. آیا استراتژی قیمت‌گذاری آن‌ها دارای قیمت اجزا می‌باشد و آیا آن‌ها تخفیف‌های سنگین را مجاز می‌دانند؟ آیا محصولات دیگری را ارائه می‌دهند و آیا راه‌حل‌های دیگر را پیشنهاد می‌دهند. آیا از قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش استفاده می‌کنند که در این قیمت‌گذاری مشتری درصدی از کل ROI درک شده را پرداخت می‌کند.

جایگزین‌های احتمالی یک مشتری برای حل مشکل محصول یا خدمات شما را شناسایی کنید. محاسبه کنید که رقبای غیرمستقیم برای مشتریان چقدر هزینه دارد و این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که برخی اوقات رقیب غیرمستقیم شما دارای کلمه "نه" می‌باشد. راه‌حل‌های خود، عدم وضوح و دیگر گزینه‌های فروشنده غیرمستقیم را در این شرایط باید در نظر گرفت.

مرحله پنجم ایجاد استراتژی قیمت‌گذاری و برنامه اجرایی

در این مرحله برای تدوین برنامه عملی اطلاعات کافی را جمع‌آوری کرده‌اید. 10 استراتژی که بر اساس بازار، مشتری، تجزیه‌وتحلیل رقابتی باید در نظر گرفته شوند شامل موارد زیر هستند:

  • قیمت‌گذاری نفوذی
  • قیمت‌گذاری اقتصادی
  • قیمت حق بیمه
  • قیمت skimming
  • قیمت‌گذاری تبلیغاتی
  • قیمت‌گذاری روان‌شناختی
  • قیمت‌گذاری ساندویچ
  • قیمت‌گذاری رقابتی
  • قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش
  • نسخه سازی

https://irannegocenter.ir/

اصول فروش مشاوره‌ای

۲ بازديد

یکی از روش‌های جالب برای فروش محصولات و خدمات فروش مشاوره‌ای می‌باشد. در فروش مشاوره‌ای فروش محصول محور قرار خواهد داشت. در فروش محصول محور انرژی و زمان فروش برای توضیح دادن در رابطه با محصول و ویژگی‌های آن برای مشتری صرف خواهد شد. در صورتی که در فروش مشاوره‌ای دریافت اطلاعات از مشتری و قرار گرفتن در موضع مشاور مشتری برای رفع هر چه بهتر نیازهای او قرار خواهید گرفت. در ادامه قصد داریم تا اصول فروش مشاوره‌ای را به صورت کامل و جامع مورد بررسی قرار دهیم.

فروش مشاوره‌ای چیست؟

در روش فروش مشاوره‌ای فروشنده به عنوان مشاور متخصص برای مشتری عمل خواهد کرد و برای شناسایی نیازهای آن‌ها سؤالاتی را خواهد پرسید و بهترین راه‌حل که بیشترین منافع را برای مشتری دارد انتخاب خواهد کرد.

مجموعه‌ای از مهارت‌های شخصی وجود دارد که یک فروشنده مشاور باید این مهارت‌ها را داشته باشد. زمانی که قصد انجام فروش مشاوره‌ای را داشته باشید بهتر است این 5 نکته را برای کسب بهترین فروش و بهترین مشاوره به مشتریان خود دنبال نمایید.

5 اصل فروش مشاوره‌ای

در صورتی که بخواهید فروش محصول محور را با فروش مشاوره‌ای مقایسه نمایید به نظر خواهد رسید که دومی گزینه بهتری خواهد بود. اما اکثر فروشندگان روش فروش محصول محور را انتخاب خواهند کرد زیرا روش ساده‌تری برای فروش محصولات می‌باشد. تعداد زیادی از فروشندگان در رابطه با محصول اطلاعات زیادی در اختیار دارند که این امر باعث خواهد شد بدون فکر اضافه به صحبت در رابطه با محصول خود با مشتری بالقوه بپردازند.

اگرچه فروش محصول محور ساده‌تر به نظر می‌رسد اما تأثیر کمتری خواهد داشت. یک دیدگاه فشاری در فروش اغلب باعث دفع مشتری خواهد شد، به رابطه‌ها آسیب خواهد زد و باعث خواهد شد تا مشتری وقت خود را روی مشتری کم‌اهمیت تلف نکند.

در سوی دیگر یک دیدگاه مشاوره‌ای به کارشناسان فروش کمک خواهد کرد تا گفتگویی دو نفره ایجاد نمایند، احساس خوب ایجاد کرده و برای فروش سرنخ‌های بیشتری تولید نمایند. همچنین میزان معاملات خود را افزایش خواهند داد. اصول فروش مشاوره‌ای شامل موارد زیر خواهد بود.

مشتریان خود را شناسایی کنید

در مشاوره برای فروش این نکته که شما باید به طور دقیق بدانید که مشتری شما کیست و این که بتوانید نیازها و خواسته‌های او را رفع نمایید از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می‌باشد. این مسئله بسیار مهم است که بتوانید به طور متفاوت تفکر کنید و این که شما این قابلیت را خواهید داشت تا بتوانید خود را به جای مشتری در موقعیت‌های مختلف تصور کنید.

تمرکز فروشنده باید به طور کامل روی سودمندی مشتری از خرید محصول شما باشد. این تفاوت دارد بین این که شما در نقش مشاور فروش حضور داشته باشید و یا این که تنها یک فروشنده باشید و بخواهید محصول خود را به فروش برسانید.

انجام دادن تکالیف خود

از دیگر متغیرهای کلیدی در مشاوره فروش میزان دانش فروشنده از پروسه کسب و کار خود می‌باشد. قبل از این که قصد ارائه پیشنهاد و یا راه‌حل برای خرید را به مشتری ارائه دهید باید از تمامی چیزهایی که به مشتری و کسب‌وکار او مربوط می‌شود اطلاع داشته باشید. در پروسه فروش باید یاد بگیرید که چگونه فروش انجام خواهد گرفت. چه محصولات و خدماتی باید به مشتری به فروش برسد. رنج قیمت محصولات شما چقدر خواهد بود. حجم کل فروش چه میزان می‌باشد. چگونه سود به دست خواهد آمد. چه مقدار از محصول به فروش خواهد رسید و در حقیقت شما باید نیازهای مشتریان خود را برآورده سازید.

تمرکز کردن روی بهبود مالی

مشتری شما قصد دارد تا پول و زمان خود را ذخیره کند و به اهداف خود دست یابد. مشاوران فروش در زمان فروش یک محصول باید این 3 فاکتور را در نظر بگیرد. این افراد قصد دارند تا در حداقل زمان ممکن و از طریق روشی مقرون به صرفه به اهداف خود دست یابند. پس باید به این نکته توجه داشت که هزینه آن و وصول کمتر از هزینه‌ای باشد که به مشتری متصل شود تا مشتری اگر بخواهد بتواند خود به دنبال راه‌حل مناسب برای رفع مشکل خود باشد.

بازده مورد نظر سرمایه‌گذاری

در پروسه فروش باید فروشنده نهایت تلاش خود را به کار گیرد و به مشتری نشان دهد که محصول او هزینه خود را خیلی سریع‌تر باز خواهد گرداند و پس از آن برای شرکت شما در یک زمان قابل‌توجه سود زیادی به همراه خواهد داشت. در نتیجه پروسه فروش از خود مراقبت خواهد کرد و هزینه تحمیل شده به شرکت را در مدت زمان اندک جبران خواهد نمود.

پذیرش مسئولیت نتایج به دست آمده

یکی از کلیدی‌ترین موضوعات در فروش مشاوره‌ای این می‌باشد که شما مسئولیت راه‌حل‌هایی که به مشتری ارائه می‌دهید و نتایجی که حاصل می‌شود را باید بپذیرید. نتایجی که شما قول آن را پس از خرید محصول به مشتری خواهید داد. این مسئله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می‌باشد که شما به عنوان یک همکار در ذهن مشتری به نظر برسید و مشتری شما را در منافع خود شریک بداند.

مقایسه رویکرد فروش محصول محور و فروش مشاوره‌ای

  • در رویکرد فروش محصول محور تمرکز اولیه روی محصول می‌باشد در صورتی که در فروش مشاوره‌ای تمرکز روی مشتری قرار خواهد گرفت.
  • در رویکرد فروش محصول محور تصور بر این است که تمامی مشتریان به محصول شما نیاز دارند در صورتی که در فروش مشاوره‌ای باید از مشتری سؤال شود که آیا در حقیقت به محصول نیاز دارد.
  • در رویکرد فروش محصول محور فروشنده نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرد تا محصول خود را به تمامی مشتریان بفروشد در صورتی که در رویکرد فروش مشاوره‌ای باید دقت نمایید تا مشتریان با آنچه که به آن‌ها می‌فروشید تناسب داشته باشند.
  • در رویکرد فروش محصول محور روی فروش محصول تمرکز می‌شود در صورتی که در فروش مشاوره‌ای روی ایجاد راه‌حل‌ها تمرکز می‌شود.
  • در رویکرد فروش محصول محور بیشتر تلاش می‌شود تا با مشتری صحبت شود اما در فروش مشاوره‌ای بیشتر تلاش خواهد شد تا مشتری صحبت کند.
  • در فروش محصول محور بیشتر روی توضیح محصول تمرکز می‌شود در صورتی که در فروش مشاوره‌ای بیشتر روی پرسیدن سؤالات تمرکز می‌شود.
  • در رویکرد فروش محصول محور در رابطه با مشخصات و عملکرد محصول بیشتر صحبت می‌شود در صورتی که در فروش مشاوره‌ای بیشتر در رابطه با منافع، مشکلات، نرخ بازگشت سرمایه و دیگر موارد صحبت می‌شود.

نحوه ایجاد متن مکالمه مشاوره‌ای

در فروش مشاوره‌ای روی مشتری و کشف نیازهای او تمرکز می‌شود. در این روش باید از مشتری سؤال‌هایی پرسیده شود تا نیازها و خواسته‌های او کشف شوند و بتوان بررسی کرد که آیا کالا و خدمات ما با مشتری مورد نظر تناسب دارد. برای ایجاد یک متن مکالمه مشاوره‌ای باید مراحل زیر را با دقت زیاد انجام داد:

  • در گام نخست باید در رابطه با 2 تا 4 مزیت محصول از جمله کاهش زمان، کاهش هزینه و افزایش درآمد تفکر شود.
  • در مرحله بعد باید برای هر یک از مزایا به مشکلات و چالش‌هایی که می‌توان با استفاده از محصول شما آن را رفع کرد فکر کرد.
  • در مرحله نهایی برای هر مشکلی که محصول شما قادر به رفع آن می‌باشد باید یک سؤال ایجاد کرد تا از طریق آن متوجه شوید که آیا مخاطب شما با مشکل مورد نظر مواجه شده است.

آشنایی با مراحل فروش مشاوره‌ای

  • برای ایجاد ارتباط با مشتری بهتر است از یک متن فروش آسانسوری استفاده شود.

آیا می‌دانید فروش آسانسوری چیست؟

یکی از ابزارهای در اختیار فروشندگان فروش آسانسوری می‌باشد که فروشنده با استفاده از آن می‌تواند در ابتدای جلسه نخست با مشتری خود به راحتی توجه او را جلب نماید و تأثیر اولیه مورد نظر خود را روی مشتری بگذارد. این روش فروش به این دلیل فروش آسانسوری نامیده می‌شود که فروشنده باید قادر باشد در مدت زمانی که مشتری وارد آسانسور می‌شود تا وقتی که آسانسور را ترک می‌کند با عکس‌العمل خود محصول خود را به مشتری معرفی نماید. برای داشتن معرفی آسانسوری خوب و برای این که بتوان مشتری را برای مراحل بعد با خود همراه سازید بهتر است نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • کم گویی و گزیده گویی

همانطور که بیان شد عبارت آسانسور به این دلیل برای این معرفی مورد استفاده قرار می‌گیرد که فروشنده باید قادر باشد در مدت زمان کوتاه کار معرفی خود را به پایان برساند. به طور معمول این معرفی باید در مدت زمان کوتاه‌تر از یک دقیقه به اتمام برسد و در این مدت زمان کوتاه با مشتری ارتباط قوی ایجاد شود.

  • شفافیت و انسجام
  • شخصی‌سازی پیام
  • برجسته‌سازی منافع
  • شناسایی مسئله و ارائه راه‌حل
  • پیوند دادن با مراحل بعدی
  • در مرحله دوم باید نیازها و نقاط درد مشتری به خوبی شناسایی شود و برای این کار توصیه می‌شود از سؤال و جواب استفاده نمایید.
  • در مرحله سوم باید به منافع محصولات و مشکلاتی که برای او حل می‌کند اشاره کرد.
  • در مرحله سوم باید نسبت به بستن فروش اقدامات لازم را انجام داد.
  • در نهایت برای ایجاد رابطه با ثبات با مشتری باید اقدامات لازم انجام گیرد.

نتیجه‌گیری

در فروش مشاوره‌ای علاوه بر توجه به چشم‌اندازها و اهداف شرکت باید مشتریان خود را به خوبی شناسایی کنید. در جلسه نخست زمان و فرصت مناسب خواهد بود تا شما خود را به گونه نمایش دهید که مشتری بتواند احساس کند می‌توان با شما رابطه‌ای بلند مدت و مطمئن برقرار کند.

https://irannegocenter.ir/